script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://persianweblog.ir/sympathy/ آن مرد میخ فروش - فتو وبلاگ علی مهری
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسی دانش که به گمراهیت می انجامد . [امام علی علیه السلام]
فتو وبلاگ علی مهری
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» آن مرد میخ فروش

فضل بن زبیر می‏گوید: نزد «سدی» نشسته بودم که مردی وارد شد و کنار ما نشست، یک لحظه متوجه شدیم که بدنش بوی «صمغ»( صمغ، شیره‏ای است که از بعضی درختان مانند صنوبر گرفته می‏شود.

 

)  می‏دهد. «سدی» به او گفت «صمغ» می‏فروشی؟ او گفت: خیر! «سدی» گفت: این بو برای چیست؟ آن مرد گفت: من در لشکر عمر بن سعد بودم و فقط در لشکر میخ چادر می‏فروختم. بعد از روز عاشورا، رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم و در کنار آن حضرت، حضرت علی علیه‏السلام و امام حسین علیه‏السلام نیز حضور داشتند و دیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله به اصحاب امام حسین علیه السلام آب می دهد. من هم در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله تقاضای آب کردم؛ ولی آن حضرت از آب دادن به من خودداری کردند و فرمودند: آیا تو نبودی که به دشمنان ما کمک کردی؟ گفتم یا رسول الله! من فقط میخ می‏فروختم، در همین حال رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه‏السلام رو کردند و فرمودند: به او صمغ  بخوران.حضرت علی علیه‏السلام هم جامی به من دادند و من از آن خوردم، وقتی که بیدار شدم، تا سه روز از مخرج بول من، صمغ بیرون می‏آمد، سپس آن حالت بر طرف شد؛ ولی بوی آن باقی ماند. «سدی» به او گفت: نان گندم بخور و هر چه از نباتات هست بخور و از آب فرات نیز بنوش؛ یعنی هر چه دوست داری بخور، برای این که هرگز فکر نمی‏کنم بهشت را مشاهده کنی. ( مدینةالمعاجز، ج 4، ص 87. )

 

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی مهری ( یادداشت ثابت - چهارشنبه 93/8/8 :: ساعت 2:21 عصر )


>> بازدید امروز: 5
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 12118
» درباره من

فتو وبلاگ علی مهری

» آرشیو مطالب
نماز کلید حل مشکلات بشر

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب